پیغام ورود و خروج

» فصل درخشان محمد صلاح؛ گل‌ها، پاس‌گل‌ها و لحظات طلایی ستاره لیورپول
» محرم در مسیر چهار چهره سرشناس سپاهان/ کامبک نویدکیا شیرین می‌شود؟!
» واکنش مهدی طارمی به درگذشت دیوگو ژوتا+ عکس
» در پرسپولیس چیزهایی دیدم که از خدا خجالت کشیدم!/ تعدادی از بزرگان فوتبال ایران الان باید در زندان باشند/ برگشتنم به پرسپولیس اشتباه بزرگی بود
» از پیراهن جدید بارسلونا رونمایی شد
» ستاره رئال مادرید: ژوتا یک دوست واقعی بود!
» خط سبز برای آینده‌ای تازه، بی‌نیاز از انقلاب
» جنگ تمام شد، اما حکم بیرانوند صادر نشد؛ کنج عافیت تاج!
» سرنوشت وریا در گرو تصمیم ساپینتو!
» مدافع ذوب‌آهن گل‌ زد و تیمش را قهرمان کرد!
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان نویس
 
قالب وبلاگ
                                                      
 
شب هنگام محمد باقر - طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا  خارج شده بود در گوشه‌ای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی .

 

محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... علت را پرسید. طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از
سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.

[ دوشنبه 90/4/27 ] [ 1:11 صبح ] [ هادی کربلایی محمد آقا ] [ 3 نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
لینک دوستان
امکانات وب